آشنايي با پروفسور حبيبالله هدايت، پدر علم تغذيه ايران
پروفسور حبيب الله هدايت(پدر علم تغذيه ايران) در سال 1299 شمسي در شهرضا متولد شد.
صفحات: 1· 2
پروفسور حبيب الله هدايت(پدر علم تغذيه ايران) در سال 1299 شمسي در شهرضا متولد شد.
صفحات: 1· 2
حتما شنيده ايد كه دعا در ماه مبارك رمضان راحت تر اجابت مي شود؛ بنابر اين قصد داريم در چند پست ضمن آشنايي با مفهوم دعا، شرايط و كارهايي را كه سبب سهولت در اجابت دعا مي شوند را بررسي كنيم:
صفحات: 1· 2
مردى از صحابه امیرالمؤمنین در جریان جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفته بود . او دو طرف را مىنگریست . از یک طرف على را مىدید و شخصیتهاى بزرگ اسلامى را که در رکاب على شمشیر مىزدند و از طرفى نیز همسر نبى اکرم عایشه را مىدید که قرآن درباره زوجات آن حضرت مىفرماید :
پاسخ:
متن یكی از آیات قرآنی كه بسیار مورد توجّه فقیهان ونیز دیگر اندیشوران مسلمان قرار گرفته و همواره كاربرد فقهی، سیاسی و اجتماعی داشته و دارد،آیه 34 سوره نساء است. بخش عمده تصمیم گیریهای سیاسی ـ اجتماعی و روابط خانوادگی درباره زن در سایه همین آیه انجام گرفته است
(آيه 23)- تحريم ازدواج با محارم! در اين آيه به محارم يعنى زنانى كه ازدواج با آنها ممنوع است اشاره كرده، و بر اساس آن محرميت از سه راه ممكن است پيدا شود:
(آيه 190))- روشنترين راه خداشناسى! آيات قرآن تنها براى خواندن نيست، بلكه براى فهم و درك مردم نازل شده و تلاوت و خواندن آيات مقدمهاى است،
بینید بسیار جالب است، امام می توانستند خیلی چیزها را به عنوان بهترین کلید معرفی کنند، مثلاً صبر، تلاش و پشتکار و استقامت ، حسن تدبیر ، مشورت ، توکل و … اما میفرمایند بهترین کلید گشایش راستگویی و صداقت است. اگه می خوای تو زندگیت گره کور نیافته با خودت و مردم و خدا صادق باش خیلی جالب اگه تو این دنیای امروز که حتی مذهبی هاشم در معادلات زندگیشون سکولار فکر میکنند بگی اگه میخوای کارت راه بیافته راست بگو خداوکیلی مسخرت نمی کنند؟ از مولا علی میپرسند مؤمن ممکنه دزدی کنه؟ مولا میفرمایند ممکنه بعد میفرمایند مؤمن ممکنه زنا کنه؟ میگه ممکنه شهوات در یک آن غلبه کنه ولی بعد فوراً به واسطه ی ایمان پشیمان میشه بعد میپرسن مؤمن ممکنه دروغ بگه؟ مولا میفرمایند نه هرگز، مؤمن هرگز دروغ نمیگه حتی اگه به ظاهر به ضررش باشه دوستان میدونید چرا مؤمن هرگز دروغ نمیگه؟ ببینید آدما برای چی دروغ میگن؟ بله به دو علت، یا میخوان سودی رو کسب کنند و یا میخوان ضرری رو دفع کنند و مؤمن معتقد هست که لا مؤثر الفی الوجود الا الله و همچنین معتقد است که نافع و ضار، نفع رساننده حقیقی فقط خداست و تنها خداست که میتواند مانع ضرر انسان شود وبه هیچ وجه برای امری که میداند به تنها به دست خداست خود را به دروغ آلوده نمیکند در حقیقت دروغگو به نوعی مشرک است و دروغ از پایه های شرک است و مؤمن مشرک نیست
شأن نزول: اين آيه نيز ناظر به يكى ديگر از حوادث جنگ احد است و آن اين كه: در همان حال كه آتش جنگ ميان مسلمانان و بتپرستان به شدت شعلهور بود ناگهان صدايى بلند شد و كسى گفت: محمّد را كشتم … محمّد را كشتم …! جمعى كه اكثريت را تشكيل مىدادند به دست و پا افتاده و از ميدان جنگ به سرعت خارج مىشدند، اما در مقابل آنها اقليتى فداكار و پايدار همچون على عليه السّلام و أبو دجانة و طلحة و بعضى ديگر بودند كه بقيه را به استقامت دعوت مىكردند. آيه در اين مورد نازل گرديد و دسته اول را سخت نكوهش كرد. برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 335 تفسير: فرد پرستى ممنوع- مسأله فرد پرستى يكى از بزرگترين خطراتى است كه مبارزات هدفى را تهديد مىكند، وابستگى به شخص معين اگر چه پيامبر خاتم باشد مفهومش پايان يافتن كوشش و تلاش براى پيشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و اين وابستگى يكى از نشانههاى بارز عدم رشد اجتماعى است. قرآن در آيه مورد بحث با صراحت مىگويد: «محمّد تنها فرستاده خداست، پيش از او هم فرستادگانى بودند كه از دنيا رفتند آيا اگر او بميرد يا كشته شود بايد شما سير قهقرايى كنيد؟ و به آيين بت پرستى باز گرديد»؟ (وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ). سپس مىفرمايد: «آنها كه عقبگرد كنند و به دوران كفر و بت پرستى باز گردند تنها به خود زيان مىرسانند نه به خدا» (وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً). زيرا با اين عمل نه تنها چرخهاى سعادت خود را متوقف مىسازند بلكه آنچه را به دست آوردهاند نيز به سرعت از دست خواهند داد. در پايان آيه به اقليتى كه در جنگ احد على رغم همه مشكلات و انتشار خبر شهادت پيغمبر، دست از جهاد برنداشتند اشاره كرده و كوششهاى آنها را مىستايد و آنها را به عنوان شاكران و كسانى كه از نعمتها در راه خدا استفاده كردند معرفى مىكند مىگويد: «خداوند اين شاكران را پاداش نيك مىدهد» (وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ).
شأن نزول:
از ابن عباس نقل شده اين آيه و دو آيه بعد هنگامى نازل شد كه عدهاى از مسلمانان با يهوديان، به سبب قرابت، يا همسايگى، يا حقّ رضاع، و يا پيمانى كه پيش از اسلام بسته بودند، دوستى داشتند و به قدرى با آنها صميمى بودند كه اسرار مسلمانان را به آنان مىگفتند، بدين وسيله قوم يهود كه دشمن سرسخت اسلام و مسلمين بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد مىكردند، از اسرار مسلمانان مطلع مىشدند، آيه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد كه چون آنها در دين شما نيستند، نبايد آنان را محرم اسرار خود قرار دهيد.
برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 324
تفسير:
بيگانگان را محرم اسرار خود نسازيد- اين آيه به دنبال آياتى كه مناسبات مسلمانان را با كفار بيان كرد به يكى از مسائل حساس اشاره كرده و ضمن تشبيه لطيفى به مؤمنان هشدار مىدهد، مىگويد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! غير از هم مسلكان خود براى خود، دوست و همرازى انتخاب نكنيد، و بيگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا).
هرگز سوابق دوستى و رفاقت آنها با شما مانع از آن نيست كه به خاطر جدايى در مذهب و مسلك آرزوى زحمت و زيان شما را در دل خود نپرورانند، بلكه «پيوسته علاقه آنها اين است كه شما در رنج و زحمت باشيد» (وَدُّوا ما عَنِتُّمْ).
آنها براى اين كه شما از مكنونات ضميرشان آگاه نشويد، و رازشان فاش نگردد، معمولا در سخنان و رفتار خود مراقبت مىكنند، و با احتياط و دقت حرف مىزنند، ولى با وجود اين «آثار عداوت و دشمنى از لابلاى سخنان آنها آشكار است» (قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ).
خلاصه اين كه خداوند بدين وسيله طريقه شناسايى باطن دشمنان را نشان داده، و از ضمير باطن و راز درونيشان خبر مىدهد و مىفرمايد: «آنچه از عداوت و دشمنى در دل خود پنهان كردهاند، به مراتب از آنچه بر زبان مىآورند بزرگتر است» (وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ).
سپس اضافه نموده: «ما براى شما اين آيات را بيان كرديم، كه اگر در آن تدبّر كنيد» به وسيله آن مىتوانيد دوست خود را از دشمن تميز دهيد، و راه نجات را از شرّ دشمنان پيدا كنيد (قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ).
شأن نزول:
اين آيه و دو آيه قبل از آن در باره هيأت نجرانى نازل شده است. آنها خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيدند و عرض كردند: آيا هرگز ديدهاى فرزندى بدون پدر متولد شود؟ در اين هنگام آيه انّ مثل عيسى عند اللّه … نازل شد و هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را به مباهله «1» دعوت كرد آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند. فردا كه شد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد در حالى كه دست على بن أبي طالب عليه السّلام را گرفته بود و حسن و حسين عليهما السّلام در پيش روى او راه مىرفتند و فاطمه عليها السّلام پشت سرش بود.
در روايتى آمده است اسقف مسيحيان به آنها گفت: «من صورتهايى را مىبينم كه اگر از خداوند تقاضا كنند كوهها را از جا بركند چنين خواهد كرد هرگز با آنها مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد، و يك نصرانى تا روز قيامت بر صفحه زمين نخواهد ماند.
تفسير:
اين آيه به دنبال آيات قبل و استدلالى كه در آنها بر نفى خدا بودن مسيح (ع) شده بود، به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مىدهد: «هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) براى تو آمده (باز) كسانى با تو در آن به محاجّه و ستيز برخاستند، به
__________________________________________________
(1) به معنى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است بدين ترتيب كه افرادى كه با هم گفتگو در باره يك مسأله مهم مذهبى دارند در يك جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع كنند و از او بخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند.
برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 291
عزّت
ریشۀ این کلمه«عزز» می باشد. عزّت بمعنی توانائی است مقابل ذلّت در اقرب المعاره گوید:« عزَّهَ عزّاً:قوّاهُ- عزّ الرّجُلُ عزّاً و عِزّة: صاعِزیزاً- قَوی بَعدَ ذِلّةٍ».